زمان جاری : چهارشنبه 13 تیر 1403 - 7:40 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 205
نویسنده پیام
emeraldthunder آفلاین


ارسال‌ها : 578
عضویت: 3 /11 /1390
سن: 19
تشکرها : 154
تشکر شده : 142
قرآن معجزه ای جاوید و درسهای از قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

اعجاز قرآن

اعجاز مصدر باب افعال از ریشه (ع‌ـ‌ج‌ـ‌ز) به معناى ناتوان ساختن یا ناتوان یافتن کسى یا چیزى به‌کار رفته[37] و در قرآن کریم به معناى نخست آمده است: «و ما أنتم بمُعجزین= و شما درمانده کنندگان (خدا) نیستید». (انعام/6،134...‌.)

اعجاز و معجزه از اصطلاحات کلامى و به معناى امرى خارق العاده همراه با تحدى و سالم از معارضه است که خداوند آن را به دست پیامبرش پدید مى‌آورد تا نشان راستى رسالت وى باشد.[38] اصطلاح معجزه* و اعجاز به این معنا در قرآن کریم به‌کار نرفته; اما الفاظ دیگرى آمده که بر معجزه حمل شده است; مانند: بیّنه و آیه (اعراف/7،73، 106)، برهان (قصص/28،32)، سلطان (ابراهیم/14،11)، بصیرت (انعام/6،104) و شئ مبین. (شعراء/26،30)

اما اعجاز قرآن ترکیبى اضافى و بدین معناست که قرآن کریم معجزه پیامبر اسلام و دلیلى بر راستى رسالت وى از سوى خداوند‌است.

پیامبر اسلام افزون بر داشتن معجزاتى شبیه آنچه پیامبران پیشین از آن برخوردار بودند[39] از معجزه قرآن کریم نیز برخوردار بوده که اصلى‌ترین معجزه آن حضرت است. راغب معجزات را به دو قسم حسى و عقلى تقسیم کرده و معتقد است که بیشتر معجزات عرضه شده بر امتهاى پیشین، مانند ناقه صالح، طوفان نوح، عصاى موسى و غیره حسى و بیشتر معجزات عرضه شده بر مخاطبان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، مانند خبر دادن از غیب و آوردن حقایق علمى بدون آموختن از کسى عقلى بوده است. قرآن کریم با برخوردارى از امتیازى خاص، معجزه و نشانه‌اى معرفى شده که هر دو جنبه حسى و عقلى را در خود فراهم آورده‌است، با این ویژگى که تا پایان جهان باقى و در دسترس همه بشر قرار‌دارد.[40]

امتیاز دیگر این معجزه جاودان الهى آن است که در عین برخوردارى از وصف اعجاز، کتاب تشریع و مشتمل بر معارف وحیانى است، ازاین‌رو خود شاهد صدق خویش است و در عین حال که مدعى وحیانى بودن است معارف موجود در آن نیز دلیل بر وحیانى و الهى بودن آن است.[41]

بحث درباره اعجاز قرآن کریم به عنوان متنى مقدس که از سوى خداوند نازل شده و بشر را قدرت آفریدن متنى همانند آن نیست، به زمان نزول آن باز مى‌گردد و در خود قرآن کریم در ضمن آیاتى موسوم به «آیات تحدّ*ى» به آن تصریح شده است. به اعتقاد دانشمندان، هر امر خارق‌العاده‌اى معجزه نیست، بلکه زمانى معجزه است که اولا مدعىِ پیامبرى، آن کار خارق‌العاده را شاهد صدق ادعاى خود معرفى کند. ثانیاً مخاطبانش را به هماوردى و معارضه فرا خواند. ثالثاً مخاطبان انگیزه معارضه داشته باشند. رابعاً از معارضه سالم بماند.[42] این 4‌مورد را مى‌توان مبانى یا ارکان[43] اعجاز قرآن معرفى کرد. در قرآن کریم به آیاتى برمى‌خوریم که همه مخاطبان را دعوت کرده تا اگر در الهى بودن قرآن تردیدى دارند همانند آن یا 10 سوره یا یک سوره مانند آن را بیاورند. (بقره/2،23; هود/11،13; اسراء/17،88)

قرآن خود به صراحت و قاطعیت بیان مى‌کند که هرگز نمى‌توانند سوره‌اى همانند آن بیاورند (بقره/2،24)، ازاین‌رو اعجاز قرآن پیوندى ناگسستنى با تحدّى دارد، به‌گونه‌اى که هرجا سخن از اعجاز باشد باید سخن از تحدّى و هماوردطلبى نیز به میان آید و لازم است تحدّى به همان وجهى باشد که درباره آن ادعاى اعجاز شده است، افزون بر این، مقدار قرآنى که به عنوان معجزه مطرح است نیز از آیات تحدّى به‌دست‌مى‌آید.

در آیات تحدّى از کسانى که قرآن کریم را ساخته پیامبر دانسته و مى‌پنداشتند قرآن چیزى جز افسانه پیشینیان نیست و خود آنان نیز قادر بر آفرینش چنین متنى هستند: «لَو نَشاءُ لَقُلنا مِثلَ هـذا اِن هـذا اِلاّ اَسـطیرُ الاَوَّلین» (انفال/8،31) خواسته شده تا سخنى همانند قرآن: «فَلیَأتوا بِحَدیث مِثلِهِ» (طور/52،34) یا 10‌سوره همانند آن: «قُل فَأتوا بِعَشرِ سُوَر مِثلِهِ مُفتَرَیـت» (هود/11، 13) یا یک سوره همانند آن: «فأتوا بسورة من مثله» (بقره/2،23) بیاورند، بنابراین، حداقل مقدار اعجاز قرآن در سخنى کامل و جامع از قرآن یا یک سوره از آن است. مفسران در تفسیر «حدیث» و «سوره» در آیات پیشین بر یک نظر نیستند[44]; اما مسلّماً نه در قرآن کریم و نه در روایات، درباره یک آیه از قرآن تحدى نشده است، ازاین‌رو یک آیه از قرآن در صورتى که حدیث و سخنى کامل با پیامى مستقل و روشن نباشد به تنهایى برخوردار از وصف اعجاز نیست; اما همین آیه درکنار سایر آیات که سوره را شکل مى‌دهد ـ‌حتى سوره‌اى کوتاه مانند کوثر‌ـ معجزه است و به آن تحدّى شده‌است.[45] (‌=>‌تحدّى)

سوره‌هاى قرآن از آغاز مشتمل بر وصف اعجاز و مایه اعجاب سخنوران عرب بوده; اما تحدّى قرآن در برابر مشرکان و معجزه خواندن آن پس از آن صورت گرفت که برخى ناباوران، الهى بودن این کتاب آسمانى را به دیده تردید یا انکار نگریستند و آن را ساخته شخص پیامبر معرفى کردند، بر همین اساس به باور برخى دانشمندان اسلامى معجزه از آن جهت براى پیامبر ضرورت دارد که موجب دفع یا رفع شبهه از ذهن مخاطب شده و زمینه هرگونه انکارى را از میان ببرد; اما براى عرضه دین حق که با فطرت بشرى هماهنگ است نیازى به آن نیست.[46]

به هر حال نخستین موضع‌گیریها در برابر آیات قرآن به عصر نزول و دوران مکه باز مى‌گردد که برخى سخن شناسان عرب را به خضوع در برابر آیات وحى وا داشت. در آن زمان تقریباً با تلاش قابل توجهى ازسوى مخاطبان در پاسخگویى به تحدّى قرآن کریم و آوردن سوره‌اى همانند یکى از سوره‌هاى آن مواجه نمى‌شویم[47] و آنچه انجام شده در مقام معارضه با قرآن نبوده است[48]، چنان که از سوى مسلمانان نیز ـ‌به جز تأکید بر آیات تحدّى‌ـ هیچ‌گونه بحث و استدلالى براى اثبات اعجاز قرآن گزارش نشده است.

براى نخستین بار در اواخر قرن نخست هجرى شاهد ظهور اصطلاح معجزه هستیم; در روایتى از امام سجاد(علیه السلام)واژه معجزه در معناى مصطلح آن به‌کار رفته است[49]، چنان‌که همین اصطلاح در روایتى از امام رضا(علیه السلام) نیز دیده مى‌شود که در آن به «اعجاز در نظم» اشاره شده است[50]; اما ظاهراً مجادلات کلامى در باب اعجاز قرآن و ظهور اصطلاح معجزه به قرن دوم هجرى و پس از واصل‌بن‌عطا (م.‌131‌ق.) شیخ معتزله باز مى‌گردد. این نظریه از واصل نقل شده است که اعجاز قرآن ذاتى آن نیست، بلکه به این است که خدا اندیشه مردم را از معارضه با آن باز گردانده است.[51] این سخن بعدها مبناى نظریه نظّام معتزلى در قول به «صَرْفه» گردید که با وجود تفسیرهاى متفاوت از صرفه تا مدتها در میان متکلمان به ویژه معتزلیان و دانشمندان شیعى، طرفدارانى داشت.[52] (‌=>‌صرفه)

نظّام با رد اعجاز در نظم و تألیف قرآن و در کنار طرح نظریه صرفه که عامل اعجاز قرآن را در بیرون از متن قرآن معرفى مى‌کند خبرهاى غیبى موجود در قرآن را نیز جنبه‌اى از اعجاز قرآن معرفى کرده‌است.[53] آن‌گونه که ابوالحسن اشعرى از نظّام نقل مى‌کند ظاهر نظریه اعجاز در نظم قرآن کم و بیش در عصر نظّام مطرح بوده و نظّام از مخالفان آن بوده است.[54]

سپس جاحظ به مخالفت با صرفه برخاست و با نگارش کتاب نظم‌القرآن، به دفاع از نظریه اعجاز در نظم قرآن پرداخت. نظم‌القرآن اکنون در دست نیست و تنها در برخى دیگر از آثار جاحظ[55] و آثار دانشمندان پس از وى از آن یاد شده‌است.[56]

در آغاز قرن چهارم، محمد‌بن‌زید واسطى در اثرى به نام اعجازالقرآن که به دست ما نرسیده نظریه نظم قرآن جاحظ را پى گرفت; وى نخستین کسى بود که نام اعجاز القرآن را بر اثرش نهاد.[57] در همین قرن ابوهاشم جبایى فصاحت را معیار اعجاز قرآن معرفى و آن را به روانى واژگان و نیکویى معنا تفسیر کرد. او این نظریه را در برابر نظریه نظم‌القرآن قرار داد و با نظریه نظم القرآن به شدت مخالفت کرد.[58] ابوهاشم همچنین نبودِ ناسازگارى و اختلاف میان آیاتِ به تدریج نازل شده قرآن را، دلیل دیگرى بر معجزه بودن آن به شمار آورد.[59]بدین ترتیب این نظریه که برگرفته از آیه 82 نساء/4: «اَفَلا یَتَدَبَّرونَ القُرءانَ ولَو کانَ مِن عِندِ غَیرِ اللّهِ لَوَجَدوا فیهِ اختِلـفـًا کَثیرا» است جنبه دیگرى از اعجاز قرآن را پیش روى ما نهاد. در نیمه دوم قرن چهارم رمانى در رساله‌اش، النکت فى اعجازالقرآن به بیان وجوه مختلف اعجاز قرآن پرداخته و در کنار وجوه پیشگفته به «اعجاز در بلاغت» قرآن نیز توجه کرده و در ضمن بررسى‌10 صناعت ادبى موجود در قرآن به تبیین ویژگیهاى بلاغى آن پرداخته است.[60] خطّابى دانشمند معاصر رمانى نیز با تأکید بر اعجاز در بلاغت قرآن، تأثیرگذارى آیات را بر جان مخاطبان وجه دیگرى از اعجاز قرآن شمرد[61] که پس از وى عنوان «اعجاز تأثیرى» به خود‌گرفت.[62]

در آغاز قرن پنجم باقلانى معارف بلند قرآن کریم از پیامبرى امّى را مورد توجه قرار داد و این جنبه را نیز به دیگر وجوه اعجاز قرآن افزود.[63] سپس عبدالقاهر جرجانى با اینکه خود پیرو نظریه نظم قرآن بود; اما همه آنچه را بر فصاحت و بلاغت و نظم قرآن و به‌طور کلى به جنبه‌هاى ادبى ـ‌هنرى آن مرتبط مى‌شد در دو کتاب دلائل الاعجاز و اسرارالبلاغه به بحث گذاشت و رسماً دو دانش معانى و بیان را پایه‌گذارى کرد.

از آن پس بحث درباره اعجاز قرآن با وسعت بیشترى پى گرفته شد و مفسران به گردآورى وجوه گوناگون اعجاز قرآن و شرح و بسط آراى پیشینیان پرداختند و تقریباً تا قرن سیزدهم نظریه جدیدى در باب اعجاز قرآن دیده‌نمى‌شود.[64]

سیوطى در معترک‌الاقران در رویکردى اغراق‌آمیز همه وجوه اعجاز قرآن را که پیش از وى مورد بحث قرار گرفته بود گرد آورد و تا 35 وجه رساند; اما بسیارى از این وجوه همچون حسن تألیف، وجود مجاز، تشبیه و استعاره، کنایه و تعریض، ایجاز و اطناب، صنایع بدیعى، اشتمال بر جمله‌هاى خبرى و انشایى، قَسَمها و ضرب‌المثلها به تنهایى نمى‌تواند معیار اعجاز قرآن تلقى شود، بلکه باید مجموعه این آرایه‌هاى ادبى را تحت عنوان «اعجاز بیانى» مورد بحث قرار داد، افزون بر این، برخى از وجوهى را که سیوطى معرفى کرده ربطى به اعجاز قرآن ندارد.[65]

مطالعات در باب اعجاز قرآن در زمان معاصر فارغ از منازعات کلامى و به‌طور گسترده‌تر مورد توجه قرار گرفته و یکى از مباحث زیربنایى و اصلى در حوزه علوم قرآنى قرار داده شده، با این تفاوت که قرآن‌پژوهان معاصر با بدیهى دانستن اصل اعجاز قرآن، به تحلیل و تبیین وجوه مختلف آن برآمده‌اند. در المنار از 7 وجه از وجوه اعجاز قرآن یاد شده است.[66] در میان وجوه یاد شده «اعجاز در تشریعیات» قرآن کریم نیز در کنار «اعجاز در معارف»، مورد توجه قرار گرفته است. در همین زمان بلاغى از مفسران شیعى نیز در کنار وجوه مختلف اعجاز، اعجاز در تشریعیات قرآن را نام برده; اما از سوى برخى فقیهان شیعى که جایگاهى براى اندیشه‌هاى فلسفى در تبیین معارف وحیانى و قرآن کریم معتقد نبودند، اعجاز در معارف قرآن به معناى عامش که شامل تشریعیات قرآن نیز باشد، یگانه وجه اعجاز قرآن معرفى شده و حتى برخلاف نظر مشهور که آیات تحدّى را به جنبه‌هاى لفظى و بیانى قرآن کریم ناظر مى‌دانستند، این دسته آیات را ناظر به جنبه‌هاى علمى و معارفى قرآن معرفى کردند.[67]

نیز رافعى در اعجاز القرآن و البلاغة النبویه با ارائه بحثى نسبتاً جامع، وجه دیگرى از اعجاز را با عنوان «اعجاز در آهنگ و موسیقى» برخاسته از نظم الهى کلمات قرآن را مطرح کرد. گرچه اعجاز در نظم آهنگ مى‌تواند زیرمجموعه اعجاز بیانى قرآن قرار گیرد[68]و کم و بیش در گذشته در ضمن مباحث نظم قرآن و اعجاز در فصاحت، اشاراتى مبهم به آن شده است; اما رافعى به‌طور روشن و گسترده، با تأکید بر موسیقى برآمده از نظم حاکم بر چینش الفاظ قرآن، در هنگام قرائت و تأثیر آن بر مخاطب، این وجه اعجاز قرآن را مطرح ساخت.[69]

از سوى دیگر ابتدا رشید رضا[70] و سپس طنطاوى در جواهرالقرآن در رویکردى بى‌سابقه به کشفیات علوم تجربى در زمینه‌هاى مختلف و تطبیق آنها بر قرآن کریم، زمینه طرح «اعجاز علمى» آن را فراهم آوردند که با اقبال نسبتاً گسترده‌اى از سوى دانشمندان اسلامى مواجه گردید و تألیفات فراوانى در این حوزه عرضه شد. در دهه‌هاى اخیر نظریه «نظم ریاضى» و «اعجاز عددى» نیز به دایره وجوه اعجاز قرآن افزوده شد. کاشف این نظریه، رشاد خلیفه پژوهشگر مصرى با دکتراى بیوشیمى بود که پس از سه سال کار مداوم با رایانه بر روى قرآن نظریه اعجاز عددى را عرضه کرد. وى نتیجه پژوهش خود را در دو کتاب معجزة القرآن الکریم و علیها تسعة عشر ارائه داد و نظم ریاضى موجود در قرآن را نشانه وحیانى بودن و عدم تحریف به زیادى یا نقصان قرآن دانست. شگفتى و فوق‌العادگى نظم ریاضى به‌کار رفته درباره تعداد و تکرار حروف و کلمات قرآن و نیز تکرار کلمات متناظر یا متضاد قابل انکار نیست; اما ادعاهاى رشاد خلیفه نیز مبالغه‌آمیز و گاه خلاف واقع و تکلف‌آمیز مى‌نماید، ازاین‌رو با اینکه پس از وى گروهى به بسط نظریه او روى آوردند، گروهى نیز به شدت به نقد آن پرداختند.

نکته قابل توجه در بحث اعجاز قرآن در همه ابعادش به شخصیت آورنده آن مربوط مى‌شود. به گواهى تاریخ، پیامبر اسلام به عنوان آورنده قرآن امّى* بود[71] و قرآن کریم نیز بر آن تأکید کرده است: «اَلَّذینَ یَتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبِىَّ الاُمِّىَّ الَّذى یَجِدونَهُ‌مَکتوبـًا عِندَهُم فِى التَّورةِ والاِنجیلِ...» (اعراف/7،157) وى تا پیش از پیامبرى و نزول قرآن نه کتابى خوانده بوده و نه خط مى‌نوشت:«و‌ما کُنتَ تَتلوا مِن قَبلِهِ مِن کِتـب ولا تَخُطُّهُ بِیَمینِکَ اِذًا لاَرتابَ المُبطِـلون» (عنکبوت/29،48) در محیطى دور از فرهنگ و شکوفایى علمى، با سپرى کردن دوران یتیمى، فقر و گم‌گشتگى (ضحى/93، 6‌ـ‌8) قرآن را بر بشر عرضه کرد. این همه در کنار ویژگیهاى قرآن کریم همراه با آیات تحدّى، اعجاز قرآن را تردیدناپذیر ساخت. در همین راستا برخى مفسران با ارجاع ضمیر «مِثلِهِ» به «عَبدِنا» در آیه 23 بقره/2: «و‌اِن کُنتُم فى رَیب مِمّا نَزَّلنا عَلى عَبدِنا فَأتوا بِسورَة مِن مِثلِهِ» معتقدند قرآن به این وجه نیز تحدّى کرده است و بر اعجاز آن با توجه به ویژگیهاى آورنده‌اش تأکید کرده‌اند.[72]

در ادامه، وجوه اعجاز (بیانى، تشریعى، عددى، عدم اختلاف، علمى، غیبى، هدایتى و معارفى و نظم‌آهنگ) به‌طور مبسوط پى گرفته مى‌شود.

منابع

ابواب الهدى; الاتقان فى علوم القرآن; اعجاز القرآن، باقلانى; اعجازالقرآن، نصار; اعجاز‌القرآن و البلاغة النبویه، رافعى; بحارالانوار; البرهان فى علوم القرآن; بیان الفرقان فى بنوة القرآن; التسهیل لعلوم التنزیل; التفسیر‌الکبیر; تفسیر المنار; التمهید فى علوم القرآن; ثلاث رسائل فى اعجاز القرآن; جامع البیان عن تأویل آى‌القرآن; الجامع لاحکام القرآن، قرطبى; السیر‌والمغازى; السیرة‌النبویه، ابن‌کثیر; شرح رسالة بیان اعجاز القرآن; علوم قرآنى; عیون اخبار الرضا(علیه السلام); الفهرست; قرآن‌شناسى; الکشاف; کشف الفوائد فى شرح قواعد العقائد; لسان العرب; مباحث فى اعجاز القرآن; المحصل و هو محصل افکار المتقدمین; معترک‌الاقران فى اعجازالقرآن; المغنى فى ابواب التوحید و العدل; مفردات الفاظ القرآن; مقالات الاسلامیین; مقدمه ابن‌خلدون; مقدمة جامع التفاسیر; مناهل العرفان; المواقف فى علم‌الکلام; النکت والعیون،‌ماوردى.

سیدمحمود دشتى، غلامعلى عزیزى


دوشنبه 01 اسفند 1390 - 11:33
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
fatemeh آفلاین



ارسال‌ها : 47
عضویت: 5 /11 /1390
سن: 19
تشکرها : 38
تشکر شده : 18
پاسخ : 1 RE قرآن معجزه ای جاوید و درسهای از قرآن

Kheyli mamnun babate Ersale khobetun. 2rud


امضای کاربر :
من منتظرت شدم ولي در نزدي

بر زخم دلم گل معطر نزدي

گفتي كه اگر شود مي آيم اما

مرد اين دل و آخرش به او سر نزدي
سه شنبه 02 اسفند 1390 - 23:43
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
emeraldthunder آفلاین



ارسال‌ها : 578
عضویت: 3 /11 /1390
سن: 19
تشکرها : 154
تشکر شده : 142
پاسخ : 2 RE قرآن معجزه ای جاوید و درسهای از قرآن

خواهش میکنم......ممنون


چهارشنبه 03 اسفند 1390 - 12:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

theme designed for MyBB | RTL by MyBBIran.com